تورزیارتی نور (ثبت نام تورهای کربلا حج عمره وتمتع و مشهد مقدس (تحت نظارت سازمان حج وزیارت(لباس احرام  حج  ساک ....موجود است

تورزیارتی نور (ثبت نام تورهای کربلا حج عمره وتمتع و مشهد مقدس (تحت نظارت سازمان حج وزیارت(لباس احرام حج ساک ....موجود است

این سایت مخصوص اطلاع رسانی به زائرین عمره ، عتبات عالیات و مشهد مقدس تهیه گردیده است.لباس های احرام از تولید به مصرف می باشد
تورزیارتی نور (ثبت نام تورهای کربلا حج عمره وتمتع و مشهد مقدس (تحت نظارت سازمان حج وزیارت(لباس احرام  حج  ساک ....موجود است

تورزیارتی نور (ثبت نام تورهای کربلا حج عمره وتمتع و مشهد مقدس (تحت نظارت سازمان حج وزیارت(لباس احرام حج ساک ....موجود است

این سایت مخصوص اطلاع رسانی به زائرین عمره ، عتبات عالیات و مشهد مقدس تهیه گردیده است.لباس های احرام از تولید به مصرف می باشد

ویژه نامه ولادت امام محمد باقر (ع)



خجسته میلاد پنجمین سرو بوستان امامت و ولایت
سکان دار کشتی هدایت ، شکافنده علم و دریای حکمت
حضرت امام محمد باقر علیه السلام
بر شیفتگان خاندان عصمت و طهارت
علیهم السلام مبارک باد  




امروز دامن دانش، پر از گل های شوق می شود.صدای گام هایی نوید بخش می آید.
واژه ها در تب و تابند تا لحظه ای که عطرشان جهان را مدهوش کند برسد.
امروز کسی بدون قلم نباشد! قلم ها را بیاورید تا رنگ جاودانگی بگیرند.
مستعدّان دیار دانایی بیایند و گوهرهای پرفروغ بینایی ببرند!
امروز در خیابان هایِ دانش، خنده پر می زند.
امروز نوری اگر هست، به واسطه نور احادیث نابی خواهد بود
که بعدها بر کتاب ها پرتو می افکند.
امروز، روز شادمانی سلسله قلم است.
به اعتبار امروز است اگر نوشته ای در کسی اثر می گذارد.
روز حکومت قلمدان هاست و روز حکومت علم،
بر دل های پژوهندگانی که از روزگار غفلت و تاریکی می آیند.
ساعات امروز، روبه روی بوته های رویایی یاد، ماندگار است
و از سخاوت گنجینه های باقری، تمام لحظات بهره می برند.
تو نیز بی توشه نمان!






هماره نامت بلند باد ای آسمانی مرد زمینی!
تو از تبار نوری و تاریخ
وامدار شعاع تباناک اندیشه توست.
ای تو سیراب از سرچشمه کلام خداوند!
کام‌هایمان تشنه باران کلام توست.
سخن بگو، تا نور کلامت بر ما ببارد
و زمین و زمان سینه به سینه
از عطر گل محمدی آکنده شود.
دانش، از نام تو آوازه گرفت،
آنگاه که شکافته شد و شگفتی آفرید.
ای اَبَرمردِ دانش و ای شکوه فرهنگ!
تو در زمانه‌ای که ابرهای سیاه،
سایه تردید می‌گستردند،
خورشیدوار تابیدی تا بذرهای یقین جوانه زند
و یخ‌های یأس و تردید آب شود.
ای امانت‌دارِ رسالت توحید
و وارث تعلیمات محمدی و علوی!
تو یادگار کربلا بودی و سند مظلومیت بقیع.
اینک بقیع قلب ما روشن از نور توست.
اینک خیل قاصدک‌ها را بدرقه سلامی می‌کنیم
که پیامبر(ص) بر تو فرستاد.
سلام ما را نیز پذیرا باش
میلادت مبارک







ای حلم و علم به هم درآمیخته!
ای آفتاب علم و هدایت!
بر گلزار جانمان،
از تابش «شکر» و «هدایتِ» خویش بتاب
که از فرط «هدایت»،به اوج قله «شکر» بار یافتی
و «شاکر» و «هادی» لقب گرفتی.
دور نبود...،
از تو که نورافشانی خویش را از هنگام فرا رسیدنت آغاز کنی؛
آخر پدرت، زاده حسین علیه‏السلام بود که بر خوانِ خداوند،
نان نماز و سجده می‏خورد و مادرت،
شاهزاده موقّره امام حسن مجتبی علیه‏السلام بود
که بر سفره آن بزرگ مهر، شراب طهور معرفت نوشیده بود
و بر بساط زین العباد علیه‏السلام روز و شب از چشمه فیض ربانی،
بلور تقرب در می‏کشید و نور می‏شد.
ای قبله پنجم! درود و سلام خدا بر تو باد،
ای بر شاخه‏های طوبای خدا، آویخته!
درودت باد!


فرشته‌ها ز عرش حق آمده‌اند بر زمین
دسته گلی داده خدا به دستِ زین العابدین
لاله و یاس و یاسمن، گلِ شقایق و چمن
برای دیدنِ رخش، چشمِ همه کرده کمین
گاه همه به زاری و گاه همه به شادی‌اند
گریه به خنده زد گره، خنده به گریه شد عجین
این که به آسمانِ دل در شبِ تیره روشن است
ماه امام باقر است، ماهِ امامِ پنجمین
شد پدرش پورِ حسین، مادر او دختِ حسن
حاصلِ زوج علوی، فخرِ وجود نازنین
بیند اگر به کودگی رنج و مصیبت فزون
وارثِ کربلاست این دشمنِ ظلمِ ظالمین
پای بنه به کوی او از سرِ عشق و معرفت
ذکرِ توسلش شده، مرهمِ زخمِ مؤمنین



گنجینه اسرار محمد
به دست هایی درود که سبزی نوزادی ات را در آغوش گرفت!
به لب هایی درود که اذان مقدس امامت را در گوش هایت خواند!
به چشم هایی درود که با نگاه ظلمت براندازش، ریشه های نور را در سیمای تو کاشت!
به قدم هایی درود که برداشته شد تا تو را به ولایت عشق منصوب کند!
بایسته تر از تو نبود در زمان و شایسته تر از تو نبود در زمین.
انگشت هایت، بوی سخاوت می دهد.
«گنجینه اسرار محمد صلی الله علیه و آله » و «ذوالفقار علی علیه السلام »
را در پنجمین خوان حقیقت به تو سپرده اند.
بقچه های غذای کوفه را در نیم شب های مدینه به دوش گرفته ای؛
کلون های تشنه، با عطر دست هایت سیراب می شوند و دریچه
های فقیر از دیدارت سیر می شوند!
حضورت، در منازعه ها پرچم صلح است و منطق صواب
هیچ گاه از کلام تو دور نخواهد شد.
تو، آمده ای در بلاتکلیفی دوران، روشنی راه باشی.



مدینه باز دل بیقراره
زمین پر از عطر بهاره
فرشته نزد امام باقر گلاب و آئینه میاره
سحر روشن امید
تو آسمونا در اومده
میتابه نور معرفت
که عمر ظلمت سراومده
روی دست امام سجاد
گل پیغمبر اومده









باغ های امامت و عدالت، در حاشیه نام بلند تو شکوفه می کنند.

در سایه امن امامت جهانی تو، همه پیله های دوستی، پروانه شدند.
تو، بیرق امامت را بر بالای بام همه دل ها افراشتی.
به واسطه لبخند مهربانی های تو، اولین پنجره ها را به سوی آفتاب باز کردند
در سایه سار امامت تو سنگ ها سکوت خود را شکستند و
بغض های هزار ساله ترک برداشتند و باران های تند
و مهربان تو بر تشنه کامی ما باریدند.
تو عادل ترین عاشق بودی که در روزگار
قحطی آغوش، پناه دلتنگی های دنیا شدی.
چقدر دلتنگ لب گشودن توییم!
کاش دوباره پروانه های کلامت پر بگیرند!
هنوز پروانه های کلامت در هوای عاشقی ما بال می زنند.
به حرفی که می زدی، ایمان داشتی و عمل می کردی؛
چراکه می فرمودی: «آنکه بر خدا توکل کند، مغلوب نشود و
آن که به خدا توسل جوید، شکست نخورد».
با آمدنت، روزهایمان رنگ و بوی مهربانی گرفت و ابرهای
دلتنگی ازبالای سر روزهایمان رخت بربستند.
تو که آمدی، عشق در گلدان هایمان شکوفه داد.
با آمدنت، پنجره هایمان به سمت آفتاب چرخیدند
و خورشید، در آستانه شب هایمان نشست.



ای به تو از خالق داور سلام
از لب جان بخش پیمبر سلام
شمس و قمر را به نسب اختری
نسل امام از پدر و مادری
اختر تابنده ی دانش تویی
بلکه شکافنده ی دانش تویی
دانش کل نقطه ای از مکتبت
علم لدنی سخنی بر لبت
هر نفست باغ گلی از کمال
هر سخنت پاسخ صدها سؤال



نیایش‏هایی از امام محمد باقر
پاک و منزّه است خالق و پروردگار،
پاک و منزه است نیرومند و توانا؛ پاک و منزّه است برانگیزاننده و ارث برنده؛ پاک و منزّه است آنکه تمامی اشیاء در برابرش خاضع است؛ پاک و منزّه است آنکه رعد به حمد او تسبیحش را گفته و فرشتگان از هراس تسبیح گوی اویند؛ پاک و منزّه است خدای بزرگ و او را می‏ستایم.
خدایا! از تو می‏خواهم به زره محکمت و به نیرو و عظمت و سلطنت که مرا از شیطان رانده شده و از شرّ هر ستمگر کینه توز پناه دهی؛ خدایا! از تو می‏خواهم به محبتم به تو و به دوستی‏ام نسبت به پیامبرت و به محبتم به خاندان پیامبرت که درود تو بر آنان باد، ای آنکه از پدر و مادر و تمامی مردم نیکوکارتری! تو بخشنده‏ای هستی که بخل نمی‏ورزد و بردباری که جهل در او راه ندارد و عزیزی هستی که ذلیل نمی‏گردد.
از امام صادق علیه‏السلام ـ نقل شده که فرمود:
هنگامی که حوادث مهمّی تحقق می‏یافت پدرم این دعا را می‏خواند:
خدایا!
بر محمّد و خاندانش درود فرست و مرا بیامرز و مشمول رحمت قرار ده و عملم را پاک و بازگشتم را آسان و قلبم را مطمئن ساز و ترسم را ایمنی بخش و در تمامی عمرم به من سلامتی عطا کن و دینم را تثبیت گردان و خطاهایم را ببخش و چهره‏ام را درخشان گردان و در دینم مرا حفاظت فرما و روزیم را گسترده نما،
چرا که من ناتوانم و از زشتیِ اعمالم به واسطه زیبایی‏هایی که نزد تو است، درگذر و مرا به نفسم مبتلا مگردان و مرا به فقدان دوست داغدار مساز.
خدایا!
یاد عطاهایت مرا مأنوس خود ساخته و امید به نعمت دادنت به من نیرو می‏دهد و از هنگام تولد هرگز از نعمت‏هایت بی‏بهره نبوده‏ام و تو پروردگار و آقا و پناهگاه و حافظ و نگهبان و مهربان نسبت به من بوده و متکفّل روزیم گردیده‏ای و آنچه در مورد من تحقق می‏یابد، در قضا و قدر تو قرار دارد.
پس ای آقا و مولای من!
در مقدّرات و امور حتمی‏ات سرعت رهایی و خلاصی از آنچه که در آنم و تندرستی و سلامتی را مقدّر نما، چرا که من برای دفع آنها کسی جز تو را نمی‏یابم و در آنها تنها بر تو اعتماد دارم.


به نام بخشنده مهربان،
گواهی می‏دهم که معبودی جز خدا نیست،
یگانه بوده و شریکی ندارد و گواهی می‏دهم که محمّد بنده و فرستاده اوست؛ به خداوند و تمامی پیامبران او و آنچه بر تمامی پیامبران نازل کرده،
ایمان آوردم و وعده الهی حق است و ملاقات او حق است، و خدا راست گفته و پیامبران پیام را ابلاغ کرده‏اند و سپاس خدای را سزاست که پروردگار جهانیان است.
خدایا!
راه‏های شناخت خیر را به رویم باز کن و درهایش را گشوده گردان و به برکات رحمتت مرا بپوشان، بر من به حفاظت از زوال دینم منّت گذار،
قلبم را از به حفظ آنچه جهالت آن را از من نمی‏پذیری مشغول‏دار و برای هر خیر و نیکی زبانم را رام گردان، و قلبم را از ریا پاک نما و آن را در اندامم قرار نده و عملم را خالص برای خود قرار ده.
خدایا!
از شرّ جن و انس،
فتنه‏ها و کیدها و محل‏های دیدن فاسقان و از اینکه در دینم بلغزم و آخرتم را فاسد گرداند و اینکه آنان در زندگی‏ام ضرری به من برسانند، یا مرا به بلایی دچار گردانند که قدرت تحملش را ندارم و صبر بر آن در توانم نیست به تو پناه می‏برم؛ خدایا! پس مرا به مشکلات آن دچار مگردان تا از یاد تو مانع گردد و از عبادتت مرا مشغول دارد، تو حافظ و نگهبان و حراست کننده از تمامی امور می‏باشی.
خدایا!
تا آنگاه که زنده‏ام مرا در زندگی آسوده گردان،
زندگی که بدان بر طاعتت نیرومند گردیده و به خشنودیت دست یابم و در روز قیامت به بهشت رهنمون گردم،
و مرا از رزق و روزی که مرا به طغیان کشاند،
بهره‏مند مکن و به فقری که مرا بدبخت سازد و بر من تنگ گیرد مبتلا مساز.
خدایا از جانب خود سکینه و وقار بر من نازل فرما و زره محکمت را بر من بپوشان، و به پوشش فراگیرت مرا حفظ فرما و لباس عافیت را بر من بپوشان و سخن و کردارم را تصدیق گردان، و در فرزندان و خاندان و اموالم برکت عطا کن.


مدینه از بوی بهشت آکنده استاز بوی خوش افلاک، انگار تمام

ملایک، یکباره از آسمان به زمین هبوط کرده‏ اند و زمین را به
عطر خوش انفاس قدسی‏شان میهمان شاید آمده‏ اند تا بال‏هایشان
را به قدوم آسمانی پنجمین آفتاب ولایت، متبرک سازند.
شاید آمده ‏اند تا زمین، با شکوه هرچه تمام‏تر، به پیشواز گل برود.
سال، سال 58 هجری است، ماه، ماه رجب، ماه بخشش و مغفرت
شهر، شهرِ پیامبر رحمت و خانه، خانه چهارمین خورشید امامت...
چه اصالتی، چه پیشینه مبارکی، چه تباری!
پدر، حجّت خداوند و مادر، دختر بزرگوار امام حسن مجتبی علیه‏السلام
پدر، خورشید و مادر، ماهپدر، نور و مادر، نور، و تو، فرزند دو نور؛
نورعلی نورو تو ذوالنّورین و تو فرزند بهشت و تو فرزند زمزم.
دیری است، دنیا، گوش خوابانده و صدای دلنواز آمدنت را بی‏تاب گشته
دیری است زمانه، لحظه مقدّس شکوفایی بهشت وجودت را به انتظار نشسته.
دیری است، وعده آسمانی آمدنت، دل‏ها را مشتاق کرده.
نمی‏دانم چه رازی در حضور تو جاری است که قرن‏ها پیش، وعده ‏ات دادند...
تو آن واقعه بی‏بدیلی که لحظه وقوعت را دقیقه‏ها و ثانیه‏ها، چشم انتظار بودند...
تو از قدیم، حضور داشتی و اینک به زمین هدیه شدی...
تو آن ستاره دنباله‏ داری که از قرن‏ها پیش، آسمان در هیجان ظهورت می‏سوخت...
و امشب همان شب است؛ شبی که باید اتّفاق بیافتی، شبی که باید پلک
بگشایی و آینده انسان را به موازات نگاه روشنت، به نور ختم کنی...،
درست لحظه رویش گل وجودت، پایه‏های جهل، به خود لرزید و تارهای سست
نادانی از هم گسیخت.تا که نام بلند تو را، فرشته‏ها زمزمه کردند، گمراهی
به پایان رسیدو نوردانش، جهان را به روشنی فرا خواند که
تو باقرالعلومی و شکافنده همیشه علوم!
ای وارث بر حقّ علم نبوی! خدا، جرعه جرعه علم خویش را در درونت
ریخت و دروازه‏های بسته معرفت را تو در تو، بر روی سینه‏ات گشود
و تو را عالم اسرار عیان و نهان، قرار داد.تا به معجزه انگشت
خرد خویش، گره از جهل و نافهمی بشر بگشایی
ای پنجمین حجّت بزرگ خدا! روز میلاد تو، میلاد تمام خوبی‏هاست!
روز میلاد تو، مرگ تمام نادانی‏هاست
روز میلاد تو، معلومی تمام مجهول‏هاست، انقراض نسل نداشتن‏ها
و شروع فهم و ادراک روز میلاد تو، روز بلوغ
انسان‏ها و روز کمال اندیشه‏ هاست
روز میلاد تو، الفبای دانش بشر، تکمیل شد.





دلم پر مى ‏زند امشب براى حضرت باقر
که گویم شرحى از وصف و ثناى حضرت باقر
ندیده دیده ى گیتى به علم و دانش و تقوا
کسى را برتر و اعلم به جاى حضرت باقر
ز بهر رفع حاجات و نیاز خویش گردیده
سلاطین جهان یکسر گداى حضرت باقر
زبان از وصف او لکن، قلم از مدح او عاجز
که جز حق کس نمى ‏داند بهاى حضرت باقر
نزاید مادر گیتى ز بهر خدمت مردم
به جود و بخشش و لطف و سخاى حضرت باقر
به ذرات جهان یکسر بود او هادى و رهبر
که جان عالمى گردد فداى حضرت باقر
برو کسب فضیلت کن چو مردان خدا اى دل
ز بحر دانش بى منتهاى حضرت باقر
اگر گردد شفیع ما بنزد خالق یکتا
بهر هر دردى شفا بخشد دعاى حضرت باقر
ز اندوه و غم و محنت بود آسوده و راحت
بزیر سایه و تحت لواى حضرت باقر
"





خلاصه ای از زندگانی امام محمدباقر(ع)
نام مبارک امام پنجم،محمد بود
لقب آن حضرت باقر یا باقرالعلوم است ،بدین جهت که: دریای دانش راشکافت و اسرار علوم را آشکارا ساخت .
القاب دیگری مانند شاکر و صابر و هادی نیزبرای آن حضرت ذکر کرده اند که هریک بازگوینده صفتی از صفات آن امام بزرگوار بوده است.
کنیه امام "ابوجعفر" بود.
مادرش فاطمه دختر امام حسن مجتبی(ع)است.
نابراین نسبت آن حضرت از طرف مادر به سبط اکبر حضرت امام حسن(ع)و از سوی پدر به امام حسین(ع) می رسید.
پدرش حضرت سیدالساجدین، امام زین العابدین، علی بنالحسین(ع) است .
تولد حضرت باقر(ع) در روز جمعه سوم ماهصفر سال 57هجری در مدینه اتفاق افتاد .
در واقعه جانگداز کربلا همراه پدر و در کنار جدش حضرت سیدالشهداء کودکی بود که به چهارمین بهارزندگیش نزدیک می شد .
دوران امامت امام محمد باقر(ع) از سال95 هجری که سال درگذشت امام زین العابدین(ع) است آغاز شد و تا سال 114ه . یعنی مدت 19سال و چند ماه ادامه داشته است .



به سر می پرورانم من هوای حضرت باقر(ع)
به دل باشد مرا شوق لقای حضرت باقر(ع)
زعشقش جان من بر لب رسیده کس نمی داند
که نبود چاره ساز من سوای حضرت باقر(ع)
به گوشم هاتف غیبی سرود این نکته را دیشب
که باشد رخش دانش زیر پای حضرت باقر(ع)
به رستاخیز گر خواهی نجات از گرمی محشر
برو در سایه ظل همای حضرت باقر(ع)
خرد عاجز بود ز اوصاف بی پایان آن سرور
کمیت لفظ لنگ است از ثنای حضرت باقر(ع)
جلال و شان و قدر آن امام پاکبازان را
نمی داند کسی غیر از خدای حضرت باقر(ع)
«رضایی» ایستاده بر در دولت سرای او
چو سائل منتظر بهر عطای حضرت باقر(ع)


جرعه ای از اقیانوس معرفت :
قالَ الباقِرُ ( عَلَیه السَّلام ) :
«انما یداق الله العباد فی الحساب یوم القیامة علی قدر ما اتاهم من العقول فی الدنیا»
امام محمد باقر علیه السلام فرمودند:
خدا در روز قیامت نسبت به حساب بندگانش به اندازه عقلی که
در دنیا به آنها داده است ، باریک بینی می کند
(اصول کافی ج 1 /ص 12)





































































نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد