«خوارترین مردم کسی است که مردم را خوار شمارد.»
«شجاع ترین مردم آن کس است که بر هوس خویش تسلط یابد»
«بهترین کسب ها آن است که مرد با دست خود کار کند.»
«بهترین اقسام ایمان آن است که بدانی هر جا هستی خدا با تست.»
«لذت حسود از همه کس کمتر است.»
«خدایا مرا به علم توانگر ساز و به حلم زینت بخش و به تقوی عزیز کن و به عافیت زیبایی ده.»
«ناتوان ترین مردم کسی است که از دعا ناتوان باشد.»
«پشیمان تر از همه مردم در روز قیامت، مردی است که آخرت خود را به دنیای دیگری فروخته است.»
«تواضع مایه بزرگی است، تواضع کنید تا خدا شما را بزرگ کند.»
«صدقه موجب فزونی مال است، صدقه دهید تا خدا مالتان را زیاد کند.»
«صدقه خشم خداوند را فرو می نشاند و از مرگ بد جلوگیری می کند.»
«خداوند به وسیله نیکی با پدر و مادر عمر انسان را زیاد می کند.»
«نخستین چیزی که به حساب آن می رسند نماز است.»
«از لجاجت بپرهیز که آغازش جهالت است و انجامش ندامت.»
«از یار بد بپرهیز که ترا به او شناسند.»
«استغفار وسیله محو گناهان است.»
«دروغ روزی را کاهش می دهد.»
«با پدران خود نیکی کنید تا فرزندانتان با شما نیکی کنند.»
«پرخوری دل را سخت می کند.»
«سحرخیز باشید، زیرا سحرخیزی مایه برکت است.»
«کمال نیکی آن است که در نهان همان کنی که در آشکار انجام می دهی.»
«توبه از گناه این است که دیگر مرتکب آن نشوی.»
«گشاده رویی کینه را می برد.»
«بهشت با ناملایمات قرین است و جهنم با خواستنی ها همراه است.»
«صدقه گناه را از بین می برد، چنانکه آب آتش را خاموش می کند.»
«حیا مایه زینت است.»
«تقوا مایه بزرگی است.»
«بهترین برادران شما کسانی هستند که عیوبتان را به شما آشکارا بگویند.
امام جعفر صادق (ع):
پیامبر خدا فرمود : هر که گناهی را برای خدا و ترس از او ترک کند خدا او را در روز قیامت خشنود گرداند. اصول کافی ، ج 3 ، ص 128
...........................................-
امام جعفر صادق (ع):
خداوند متعال فرموده است : بنده من با چیزی محبوبتر از انجام واجبات به من دوستی نکند .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 129
...........................................
امام جعفر صادق (ع):
عبادت کنندگان سه دسته اند : گروهی خدای متعال را از ترس عبادت کنند و این عبادت بردگان است ، گروهی خدای متعال را به طمع ثواب عبادت کنند و این عبادت مزدوران است . دسته ای خدای متعال را برای دوستیش عبادت کنند و این عبادت آزادگان و بهترین عبادت است . اصول کافی ، ج 3 ، ص 131
...........................................
امام جعفر صادق (ع):
اهل دوزخ از اینرو در دوزخ جاودان باشند که نیت داشتند اگر در دنیا جاودان باشند همیشه نافرمانی خدا کنند و اهل بهشت از اینرو در بهشت جاودان باشند که نیت داشتند اگر در دنیا باقی بمانند همیشه اطاعت خدا کنند پس این دسته و آن دسته به سبب نیت خویش جاودانی شدند ، سپس قول خدای تعالی را تلاوت نمود : بگو هرکس طبق طریقه خویش عمل می کند . فرمود : یعنی طبق نیت خویش . اصول کافی ، ج 3 ، ص 135 - 136
...........................................
امام جعفر صادق (ع):
سه چیز از علامات مؤمن است : شناختن خدا و شناختن دوستان و دشمنان خدا .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 192
...........................................
امام جعفر صادق (ع):
هر مؤمنی به بلائی گرفتار شود و صبر کند ، اجر هزار شهید برای اوست .
اصول کافی ، ج 3 ، ص 146
...........................................
امام جعفر صادق (ع):
سلیمان دیلمی می گوید : به امام صادق - علیه السلام - عرض کردم فلانی در عبادت و دیانت و فضیلت چنین و چنان است . فرمود : عقلش چگونه است ؟ گفتم نمی دانم . فرمود : پاداش به اندازه عقل است . اصول کافی ، ج 1 ، ص 12
...........................................
امام جعفر صادق (ع):
از دو صفت پرهیز کن که هرکس هلاک شد به خاطر این دو صفت بود . بپرهیز از این که طبق رأی و نظر خویش به مردم فتوی دهی یا به آنچه نمی دانی عقیده دینی پیدا کنی .اصول کافی ، ج 1 ، ص 52
www.daraveh.blogsky.com
www.toreziyarati.abrblog.ir
www.oureziyaratinor.blogfa.com
www.shahnamdaraveh.prshiyan.ir
دعای امام زمان(ع)
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خداوندمهرگسترمهربان
اللهُمَّ کُن لِوَلیِّکَ الفَرَج
خدایا،ولی ات حضرت حجة بن الحسن
صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَعَلی آبائِه فی
که درودهای توبراووپدرانش باد
هذِهِ السّاعَةِ وَفی کُلِّ ساعَةٍ
دراین لحظه وتمام لحظات
وَلیّاًوَحَافِظاً وَقائداًوناصِراًوَ
سرپرست ونگاهداروراهبرویاری گر
دَلیلاًوَعیناًحَتَّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ
وراهنماودیدبان باش،تااورابه صورتی
طَوعاًوَتُمَتِعَهُ فیهاطویلاً
که خوشاینداوست ساکن زمین گردانیده،
ومدت زمان طولانی درآن بهرهمندسازی.
امام محمد باقر
امام محمد باقر
ولادت امام محمد باقر
تبار والاى امام باقر (ع)
همسران امام محمد باقر
فرزندان امام محمد باقر
ابو جعفر، امام محمد باقر (ع) پنجمین آفتابى است که بر افق امامت، جاودانه درخشید.زندگیش سراسر دانش و ارزش بود، از این رو باقر العلوم نامیده شد، یعنى شکافنده دشواریهاى دانش و گشاینده پیچیدگیهاى معرفت.
خصلت آفتاب است که هماره گام بر فرق ظلمت مىنهد و در لحظههاى تاریک، بر افق زمان مىروید تا ارزشهاى مهجور و نهان شده در سیاهى جهل و جور را، دوباره جان بخشد و آشکار سازد.
او نیز در عصر حاکمیت جور و تشتت اندیشههاى دینى امت اسلام، تولد یافت تا پیام آور معرفت و احیاگر اسلام ناب محمدى (ص) باشد.
ولادت امام محمد باقر
حضرت ابو جعفر، باقر العلوم، در شهر مدینه تولد یافت.و بر اساس نظریه بیشتر مورخان و کتابهاى روایى، تولد آن گرامى در سال 57 هجرى بوده است. (1) این نقل، با روایاتى که نشان مىدهد امام باقر (ع) به هنگام شهادت جد خویش ـ حسین بن على (ع) ـ در سرزمین طف حضور داشته و سه سال از عمرش مىگذشته است هماهنگى دارد. (2)
در روز و ماه ولادت آن حضرت نیز نقلهاى مختلفى یاد شده است:
الف ـ سوم صفر 57 هجرى. (3)
ب ـ پنجم صفر 57 هجرى. (4)
ج ـ جمعه اول رجب 57 هجرى. (5)
د ـ دوشنبه یا سه شنبه اول رجب 57 هجرى. (6)
بیشتر محققان با ترجیح نظریه نخست، یعنى سوم صفر آن را پذیرفتهاند.
تبار والاى امام باقر (ع)
امام محمد باقر (ع) از جانب پدر و نیز مادر، به شجره پاکیزه نبوت منتهى مىگردد.
او نخستین مولودى است که در خاندان علویان از التقاى دو بحر امامت (نسل حسن بن على و حسین بن على علیهما السلام) تولد یافت: (7)
پدر: على بن الحسین، زین العابدین (ع) .مادر: ام عبد الله، فاطمه، دختر امام حسن مجتبى (ع) (8)
مادر گرامى امام باقر (ع) نخستین علویهاى است که افتخار یافت فرزندى علوى به دنیا آورد . (9) براى وى کنیههایى چون ام الحسن و ام عبده آوردهاند، اما مشهورترین آنها، همان ام عبد الله است.
در پاکى و صداقت، چنان نمونه بود که صدیقهاش لقب دادند. (10)
امام باقر (ع) مادر بزرگوار خویش را چنین توصیف کرده است:
«روزى مادرم کنار دیوارى نشسته بود، ناگهان دیوار ریزش کرد و در معرض ویرانى قرار گرفت، مادرم دست بر سینه دیوار نهاد و گفت، به حق مصطفى (ص) سوگند، اجازه فرو ریختن ندارى.دیوار بر جاى ماند تا مادرم از آن جا دور شد.سپس دیوار فرو ریخت. (11)
نام و کنیه امام محمد باقر
نام آن حضرت محمد است.این نامى است که رسول خدا (ص) از دیر زمان براى وى برگزیده بود .
جابر بن عبد الله انصارى یار دیرین پیامبر (ص) افتخار دارد که سلام رسول خدا را به امام باقر (ع) ابلاغ کرده است.از بیان او ـ که به تفصیل خواهد آمد ـ استفاده مىشود که نامگذارى امام باقر (ع) به وسیله پیامبر اکرم (ص) صورت گرفته است.کنیه آن گرامى ابو جعفر (12) است و جز این کنیهاى براى وى نقل نکردهاند. (13)
القاب امام محمد باقر
براى امام باقر (ع) این القاب یاد شده است:
1 ـ باقر.
این لقب مشهورترین القاب آن حضرت بشمار مىآید و بیشتر منابع بدان تصریح کردهاند. (14)
در بیان فلسفه تعیین این لقب براى وى، آمده است:
ـ شکافنده معضلات علم و گشاینده پیچیدگیهاى دانش بود. (15)
ـ به دلیل گستردگى معارف و اطلاعاتى که در اختیار داشت، باقر نامیده شد. (16)
ـ بدان جهت که در نتیجه سجدههاى بسیار، پیشانیش فراخ گشته بود. (17)
ـ احکام را از متن قوانین کلى، استنباط و استخراج مىکرد. (18)
2 ـ شاکر
3 ـ هادى
4 ـ امین ـ شبیه، به جهت شباهت آن حضرت به رسول خدا (ص) (19) .
همسران امام محمد باقر
در منابع تاریخى، براى امام باقر (ع) دو همسر و دو «ام ولد» (20) نام بردهاند.
همسران عبارتند از:
1 ـ ام فروة دختر قاسم بن محمد بن ابى بکر.
او هر چند از نسل ابو بکر بود، اما همانند پدرش قاسم بن محمد حق امامان را مى شناخت و اهل ولایت معصومین (ع) بود، چنان که در روایتى از امام رضا (ع) آمده است که روزى نام قاسم بن محمد نزد آن حضرت برده شد، امام فرمود: او به ولایت و امامت اعتقاد داشت. (21)
2 ـ ام حکیم دختر اسید بن مغیره ثقفى.
فرزندان امام محمد باقر
براى امام باقر (ع) هفت فرزند یاد کردهاند، پنج پسر و دو دختر.
1 ـ جعفر بن محمد الصادق (ع) .
وى مشهورترین، ارجمندترین و با فضیلت ترین فرزند امام باقر (ع) مىباشد که از ام فروة زاده شد و نسل امامت از طریق او استمرار یافت.
2 ـ عبد الله بن محمد.او یگانه برادر امام صادق (ع) بشمار مىآید که هم از ناحیه پدر و هم از ناحیه مادر با آن حضرت متحد است.مورخان وى را صاحب فضل و صلاح دانستهاند و متذکر شدهاند که فردى از بنى امیه به او سم خورانید و او را به شهادت رساند. (22)
3 ـ ابراهیم بن محمد، از ام حکیم.
4 ـ عبید الله بن محمد، از ام حکیم.
5 ـ على بن محمد.
6 ـ زینب بنت محمد، این دو (یعنى زینب و على) از یک مادرند که ام ولد بوده است.
7 ـ ام سلمه، مادر وى را نیز ام ولد دانستهاند. (23)
برخى از منابع، تنها شش فرزند براى امام باقر (ع) نام بردهاند و بر این باورند که امام باقر فرزندى به نام عبید الله نداشته است. (24)
گروهى دیگر گفته اند: امام باقر (ع) دو دختر نداشته است، بلکه زینب و ام سلمه در حقیقت دو نام براى یک دختر است. (25)
پىنوشتها:
1 ـ در سال تولد امام باقر (ع) جهار نقل وجود دارد که عبارتند از: سالهاى 56، 57، 58، 59 هجرى در این میان نقل دوم، یعنى سال 57 از پشتوانه تاریخى و حدیثى بیشترى برخوردار است.برخى از منابعى که سال 57 را یاد کردهاند عبارتند از: دلائل الامامة 194 اصول کافى 2/372، ارشاد مفید 2/56، مصباح المتهجد 557، اعلام الورى 259، مناقب ابن شهر آشوب 4/210، روضة الواعظین 1/207، کفایة الطالب 455، وفیات الاعیان 4/..174.و منابعى که سال 58 را سال ولادت امام باقر (ع) دانستهاند عبارتند از: اثبات الوصیة 150 ـ 153، عیون المعجزات 75 و منابعى که سال 59 را نقل کرده اند چنینند: فرق الشیعة 61، عمدة الطالب 138 ـ 139، بحار 46/217 به نقل از مصباح کفعمى.
2 ـ ر.ک: سبائک الذهب 74، عیون المعجزات 75، اخبار الدول و آثار الاول .11
3 ـ کشف الغمة 2/318، الفصول المهمة 211، مصباح کفعمى 522، نور الابصار شبلنجى 142، و...
4 ـ تذکرة الائمة، لاهیجى .125
5 ـ دلائل الامامة 94، مصباح المتهجد 557، اعلام الورى .259
6 ـ اعیان الشیعة 1/ .650
7 ـ انه اول من اجتمعت له ولادة الحسن و الحسین (ع) .رک: مناقب ابن شهر آشوب 4/208، عمدة الطالب 138 ـ 139، نور الابصار، مازندرانى .51
8 ـ برخى منابع، ام عبد الله، فاطمه را فرزند حسن مثنى (حسن بن حسن) دانسته اند مانند : تذکرة الخواص 302، وفیات الاعیان 4/174.اما بیشتر منابع وى را فرزند بى واسطه امام حسن مجتبى (ع) به شمار آوردهاند مانند: تاریخ یعقوبى 2/320، فرق الشیعة، نوبختى 61، دلایل الامامة 95، اصول کافى 2/372، اثبات الوصیة 150، اعلام الورى 259، تذکرة الخواص 302، البدایة و النهایة 9/309، اخبار الدول و آثار الاول ...111
9 ـ هى اول علویة ولدت علویا.دلائل الامامة .95
10 ـ همان.
11 ـ عیون المعجزات 75، اثبات الهداة 5/270، بحار 46/217، نور الابصار، مازندرانى 44، الانوار البهیة .115
12 ـ مثیر الاحزان، جواهرى 237، تاریخ ابن خلکان 2/23، تاج الموالید، طبرسى/39، المعارف 215، سیر اعلام النبلاء، 4/401 و...
13 ـ الفصول المهمة 211، بحار 46/216، سیرة الائمة الاثنى عشر 2/ .200
14 ـ سبائک الذهب 74، عیون الاخبار، ابن قتیبه 1/312، ارشاد مفید 2/156، تذکرة الخواص 302، مرآة الجنان 1/248، تاریخ ابن وردى 1/248، روض الریاحین 67، الصواعق المحرقة 210، شذرات الذهب 1/ .149
15 ـ تاریخ یعقوبى 2/302، سیر اعلام النبلاء 4/402، الفصول المهمة 211، شذرات الذهب 1/ .149
16 ـ تاج الموالید 39، کشف الغمة 2/318، تذکرة الخواص 302، اعیان الشیعة 1/ .650
17 ـ تذکرة الخواص 302، اعیان الشیعة 1/ .650
18 ـ البدایة و النهایة 9/ .309
19 ـ این القاب در منابع زیر آمده است: دلائل الامامة 94، تاج الموالید 39، کشف الغمة 2/318، تذکرة الخواص 5/302، احقاق الحق 12/165 و...
20 ـ ام ولد به کنیزى گفته مىشود که از مولاى خود صاحب فرزند شده باشد.
21 ـ ذکر عند الرضا (ع) القاسم بن محمد...و سعید بن المسیب فقال: کانا على هذا الامر ...قرب الاسناد 210، بحار 46/ .366
لازم به یادآورى است که در متن حدیث قاسم بن محمد دایى امام موسى بن جعفر (ع) یاد شده که جد مادرى به جاى آن صحیح است و آنچه مىنماید که مراد از قاسم بن محمد همان جد مادرى است، ذیل حدیث مىباشد.
22 ـ الفصول المهمة .221
23 ـ برخى از منابع که این هفت تن را یاد کردهاند عبارتند از: ارشاد مفید 2/172، تاج الموالید 118، مناقب 4/210، تذکرة الائمة .216
24 ـ طبقات ابن سعد 5/236، تذکرة الخواص .306
25 ـ اعلام الورى 265، کشف الغمة 2/322، الفصول المهمة 221، بحار 46/ .365
منبع:
احمد ترابى، زندگى سیاسى امام باقر (ع)، ص 15
هر کس که خدا خیر خواه او باشد محبت حسین (ع) و زیارتش را در دل او مىاندازد و هر کس که خدا بدخواه او باشد کینه وخشم حسین (ع) و خشم زیارتش را در دل او مىاندازد.
جملات زیبا در باره امام حسین (ع)
میدوار ایم که این عاشورای ما و این روزهای ما، روزهای زنده ی حسینی باشد. این چنین میخواست و این چنین سفارش نمود.
گریستن و بر پا کردن مجالس کافی نیست. حسین [علیه السلام ] به اینها نیازی ندارد. حسین شهید راه اصلاح است.
«انی أرید الاصلاح فی امة جدی ما استطعت»
پس اگر در جهت اصلاح امت جدش کوشیدیم، او را یاری رساندهایم و اگر سکوت کردیم یا مانع اصلاح شدیم او را وانهادهایم و یزید را کمک کردهایم.
حسین علیه السلام از حقیقت پرده برداشت. یعنی به مردم گفت: ای کسی که به اندازه ی سر سوزنی به مردم ستم میکنی! تو در مسیری حرکت میکنی که در نهایت به ستم کردن به زندگی و آبرو و دین همه ی مردم میانجامد.
ای کسی که یک قدم از مسیر حق منحرف شده ای! به جایی خواهی رسید که به کشتن پسر دختر پیامبر راضی خواهی شد و یا در آن شرکت خواهی کرد.
ای کسی که به آنچه دربرابر تو رخ میدهد، بیاعتنایی و نسبت به حقی که در برابر تو پایمال میشود ساکت میمانی! در آینده به آبرو و جان مردم تجاوز میشود و ریختن خون دیگران جایز شمرده میشود و تو یا به آن خوشنودی یا در آن نقش داری یا در برابر آن ساکت میمانی. هیچ تفاوتی میان آن ها وجود ندارد و هیچ راه میانهای در کار نیست.
یا باید در راه هدایت حرکت کنی یا در راههای گمراهی، و چه بسیارند راههای گمراهی.
چه کوتاه است فاصله میان
بالا رفتن دست علی (ع) و بالا رفتن سر حسین (ع) ....
فاصله ای از ظهر غدیر تا ظهر عاشورا ...
کلام حر به امام حسین(ع)
===== حر ======
سوارِ گمشده را از میان راه گرفتی
چه ساده صید خودت را به یک نگاه گرفتی
شبیه کشتی نوحی، نه! مهربان تر از اویی
که حرِّ بد شده را هم تو در پناه گرفتی
چنان به سینه فشردی مرا که جز تو اگر بود
حسین فاطمه! میگفتم اشتباه گرفتی
من آمدم که تو را با سپاه و تیر بگیرم
مرا به تیر نگاهی تو بی سپاه گرفتی
بگو چرا نشوم آب که دست یخزدهام را
دویدی و نرسیده به خیمهگاه گرفتی
چنان تبسم گرمی نشاندهای به لبانت
که از دل نگرانم مجال آه گرفتی
رسید زخم سرم تا به دستمال سفیدت
تو شرم را هم از این صورت سیاه گرفتی
نازم آن آموزگاری را که در یک نصف روز
دانشآموزان عالم را همه دانا کند
ابتدا قانون آزادی نویسد بر زمین
بعد از آن با خونِ هفتاد و دو تن امضا کند
السلام علیک یا أباعبدالله
وعلی الارواح التی حلت بفنائک علیکم منی جمیعا
سلام الله أبدا مابقیت وبقی اللیل والنهار
ولاجعله الله آخر العهد منی لزیارتکم
السلام علی الحسین
وعلى علی بن الحسین
وعلى أولاد الحسین
وعلى أصحاب الحسین
بزرگ فلسفه قتل شاه دین این است
که مرگ سرخ به از زندگى ننگین است
حسین ، مظهر آزادگى و آزادى است
خوشا کسى که چنینش مرام و آیین است
نه ظلم کن به کسى ، نى به زیر ظلم برو
که این مرام حسین است و منطق دین است
همین نه گریه بر آن شاه تشنه لب کافى است
اگر چه گریه بر آلام قلب، تسکین است
ببین که مقصد عالى وى چه بود اى دوست
که درک آن سبب عزو جاه و تمکین است
ز خاک مردم آزاده بوى خون آید
نشان شیعه و آثار پیروى این است
کیستی ، ای داغ عرفان بر جبین
در تحرک اولین کوه زمین
طاق ابروی تو کاشی برنداشت
شرح حال تو حواشی برنداشت
سالها پیش از حدوث آشتی
تو تجارتخانه دل داشتی
مزرع سبز فلک مال تو بود
هر چه سبزی بود در شال تو بود
بی تو ملک غبطه آبادی نداشت
این چنین جعفر* شدن شادی نداشت
مادر تو سالها پیش از غزل
آفرینش درس می داد از ازل
جانمازش معبر جبرئیل بود
چادرش از بال میکائیل بود.
حضرت مریم به پابوس درش
وقت قبلی میگرفت از دفترش
بین صدها نذر رایج تر توئی
از همه باب الحوائج تر توئی
با رعایا چون وکیلان داد کن
کدخدائی در حسین آباد کن
جز تو بعد از چهارده یکتا که شد
زیر این هفت آسمان دریا که شد .
خوب میدانی ، (خوب میخوانی) عرائض خط به خط
سائلانت را نمیگیری غلط
بی تو نذری های ما ته میگرفت
روضه خوان شور کوته میگرفت
ای دل سرگشته ات را قبلتین
گه به سوی زیبنی ، گاهی حسین
باز اشکم گریه یک لاف شد
انما العمال بالنیات شد
ای دعای مستجاب فاطمه
ای سحاب بی حساب فاطمه
شد زتشریف تو در شط فرات
رستخیز باقیات و صالحات
بس که در طرح مهارتها نوئی
در شجاعت زینب ثانی توئی
آن مبادا ، بین این دلواپسی
آیه هایت را به هم ریزد کسی ...
کوفیان چشم سیاهت دیده اند
بد صفت ها بی پناهت دیده اند
ترسم اینک تیر اندازی کنند
نیزه ها با پیکرت بازی کنند.
آن کیست اندر هر بلا ، با تو وفاداری کند
با قلب و شعر و دست خود از تو طرفداری کند
آن کیست کز بهر خدا، پیش تو از خود بگذرد
با امر تو سقا شود ، یا که علمداری کند
آن کیست ماه هاشمی حب و حیایش دائمی
تا بود خصم جرات نداشت ، تا فکرِ آزاری کند
آن کیست مولایش تویی، چون بنده آقایش تویی
پیش از تو و طفلان تو ، از آب، دست عاری کند
آن کیست که بی چشم و دست، با آن عمود بر فرق سر
در فکر این است تا چه شکل حالا تو را یاری کند
آن کیست جز عباس تو ، در قلب پر احساس تو
داغش کمر را خم کند ، اشک تو را جاری کند
*******
شد لشکر غم بی عدد، یارب فقط از تو مدد
در این غم افزون ز حد، جز تو که غمخواری کند